مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:23543 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:30

معناي ترس از خداوند را توضيح دهيد؟

ترس به معناي بيم و هراس، يكي از حالات نفساني است كه باعث گريز از خطر يا آمادگي در مقابل خطر مي گردد. اين خصيصه به خودي خود امري مفيد است كه باعث بر حذر داشتن انسان از خطرات پيرامون وي مي گردد. ترس در زبان عربي خوف و خشيت ناميده مي شود.

خوف از خداوند

بين انسانها، از كساني ترس و هراس بايد داشت كه قيافهاي ترسناك دارند يا ظالم و ستمگر مي باشند، لكن خدا چهرهاي مادي ندارد كه به زشتي و زيبايي متصف شود. حقيقت خدا كه ماوراي ماده است، چنين توصيف شده است: اللَّه جميل و يحب الجمال؛ خدا زيبا است و زيبايي را دوست دارد.

از ديگر سو هيچ گونه ظلمي از سوي خدا نسبت به بندگان جاري نيست، كه موجب ترس از وي شود.

ترس از خدا به معناي ترس از مسئوليت هايي است كه انسان در برابر وي دارد.

ترس از اين كه در مقام انجام تكاليف الهي كوتاهي كرده و از عهده تكليف به خوبي بر نيايد. به عبارت ديگر ترس از كم كاريها، گناهان و كوتاهيها در مقابل تكاليف الهي است.

ترس از انجام ندادن مسئوليت انساني و ارزشهاي عالي، ترس از اين كه به هدفي كه براي آن آفريده شده دست نيابد.

مولاي متقيان(ع) مي فرمايد: هيچ يك از شما ترس نداشته باشيد مگر از گناه خويش.(1)

سرچشمههاي خوف الهي:

1- اعمال ناپاك و گناهان بندگان يكي از عوامل خوف از خدا است.

خدا هم چنان كه به بندگان مؤمن خويش وعده بهشت را داده، به گناهكاران وبدكاران وعده عذاب داده است. پس گناه كار از اين جهت كه عذاب الهي در انتظار او است، خائف است.

2- در اولياي خدا (پيامبران و امامان و صالحان) نيز خوف الهي وجود دارد تا بدان جا كه در حال نماز، بدن مباركشان به لرزه مي افتاد و نيمه شبها از خوف خدا گريسته و به حالت غش مي افتادند. اين حالت بدين خاطر است كه به جهت درك عظمت الهي، خود را حقير و كوچك احساس كرده و دچار خشيت و خوف مي گردند، يا بدين جهت است كه هميشه دغدغه دارند حق عبوديت و بندگي را به انجام نرسانند.

خدا آن قدر با عظمت است كه شكر يكي از هزار نتوان كرد، و يا خوف از آن كه لحظهاي دچار غفلت از ذكر و ياد خدا شوند.

3- بين خدا ترسي و آگاهي ارتباط تنگاتنگ است. هر چقدر معرفت انسان به خدا از عمق بيشتري برخوردار باشد، ترسش شدت بيشتري خواهد داشت. خشيت الهي در دل بنده بدون معرفت حاصل نميگردد: إنّما يخشي اللَّه مِن عباده العلماء؛ به درستي كه مي ترسند از خدا، (از ميان بندگانش) علماء.(2)

4- در قران وارد شده كه و امّا من خاف مقام ربّه؛ پس آن كه بيم داشت از مقام پروردگارش.(3)

مفسران درباره اين كه منظور از مقام چيست، چهار احتمال دادهاند:

أ) مواقف قيامت،

ب) خوف از علم خداوند مراقبت دائمي او نسبت به همه انسانها كه هيچ چيز از او پوشيده نيست.

ج) ترس از خدا نه به خاطر آتش دوزخ و خوف از فوت لذتهاي نفساني در بهشت (طمع نسبت به نعيم بهشتي) بلكه تنها به خاطر مقام پروردگار و جلال و عظمت او.

د) منظور مقام عدالت او است. خوف از عدالت به خوف از كوتاهي و قصور اعمال باز مي گردد.(4)

اگر انساني در مقابل عظمت و بزرگي خدا از يك سو و كوتاهيها و گناهان خود از سوي ديگر، خاضع نشد و خشيت الهي در وجود او حاكم نشد، نشانه شجاعت و بزرگي نيست، بلكه نشانگر جهل و ناداني وعدم عاقبت انديشي است، در نتيجه به دنبال رفع نواقص و توبه از گناهان نخواهد رفت و در قيامت در حالي خدا را ملاقات مي كند كه در كوله بار خويش هيچ عمل خيري ندارد. براي اطلاع بيشتر به تفسير نمونه، ذيل آيات مورد بحث رجوع نماييد.

پي نوشتها:

1. نهج البلاغه، حكمت 82.

2. فاطر (35) آيه 26.

3. نازعات (79) آيه 41.

4. ترجمه تفسير الميزان، ج 19، ص 216.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.